سلام
من رضا هستم . تا حالا هرچی تو این وبلوگ خواندید کار اریانا بوده ولی از این به بعد باید چرندیات من رو هم تحمل کنید
حق یارتان
بی تو مهتاب شبی باز از ان کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم ان عاشق دیوانه که بودم
در نهان خانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم امد که شبی با هم از ان کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در ان خلوت دل خواسته گشتیم
ساعتی بر لب ان جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
سلام
شعرت قشنگ بود آقا رضا
امیدوارم شما هم مثل آریانا موفق باشی
سلام دوست جدید و عزیز من
شعر زیبایی بود برای شروع از استاد گرامی مشیری
خوش آمدی
به آریانای عزیز هم سلام ما رو برسون دعا گوی هر دوی شما عزیزان هستم
راستی منم آپ دیت کردم
امیدوارم شاد و پر مهر باشید تا بعد فلا.....