روزانه

هوالحق 

سلام 

 

مثل هر سال خدا کمک کرد و تاسوعا و عاشورا رو خونه بودم،آب و هوایی عوض شد و کلی از دوستای قدیم رو دیدیم 

دیروز صبح هم رسیدیم تهران و عزیمت به سمت خوابگاه 

این چند روز تهران حسابی شلوغ بوده و وضعیت خوبی حاکم نیست 

امروز صبح رفتیم سر کلاس انرژی های نو،چند نفر از بچه ها سمینارشون رو ارائه دادن 

من هم یکشنبه باید این کارو بکنم.. 

می خواستم موضوع سمینار رو تغییر بدم که استاد قبول نکرد و مجبورم رو همین زمینه ی نیروگاه های بادی کار کنم 

عصر رفتم هفت حوض کلاس،بعدش هم یه سر به کتاب فروشی زدم و مثل همیشه غرق در کتاب ها شدم 

بالاخره بعد از مدت ها مائده های زمینی آندره ژید و کلیدر محمود دولت آبادی رو خریدم 

فقط منتظر وقتم که شروع به خوندنشون کنم 

امشب شام ماهی بود،بعد از شام یک حدود 2 ساعت خوابیدیم،بعدش هم میوه و آجیل خوردیم 

یه کم رو سمینار کار کردم و در تلاش برای آپدیت آنتی ویروس 

تو اتاق بچه ها گرمشونه و من سردمه 

همیشه اونا درو باز میکنن تا به قول خودشون هوا عوض بشه و من هم درو می بندم تا گرم بشه 

این شده کار هر روز ما... 

فردا هم هشت صبح کلاس و درس و .... 

 

پ.ن: 

دوران جهان بی می و ساقی هیچ است     بی زمزمه ی ساز عراقی هیچ است

نظرات 2 + ارسال نظر
آب - بابا جمعه 11 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:45 ب.ظ http://www.ab-baba.blogfa.com

چه قد وقت بود دانشجوی پولدار ندیده بودم ،
دانشجو وقتی بره 10 جلد کلیدر بخره یعنی کارش خیلی درسته .

آب - بابا جمعه 11 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:44 ب.ظ http://www.ab-baba.blogfa.com

لینکتون کردم دانشچوی مایه دار .
بابا سرمایه داری که بد نیست ، من نمیدونم چرا همه انکارش میکنن !!!!)

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد