روزی از روزهای خدا

.. 

سلام 

بعد چند روز بارندگی از دیروز هوا آفتابی شده و سرد،چند روزی در حال انجام پروژه ها هستم 

تقریبا هر شب حدود ساعت سه می خوابم 

امروز روز ارائه ی پروژه بود،صبح که اومدیم دانشگاه استاد فرمودند که چهارشنبه ارائه بدین 

اگه ارائه داده بودم امروز رفته بودم خونه،ولی نشد 

اولین کلاس ترم رو هم امروز رفتیم،تئوری جامع ماشین.... 

الان هم در حال دانلود کتابش هستیم 

 

یه اتفاق خوب هم امروز افتاد که اون رو به فال نیک می گیریم و تاریخش رو اینجا ثبت می کنیم تا شاید آینده خوندنش خالی از لطف نباشه 

هوا هم که بس ناجوانمردانه سرد است.... 

 

ساعت 5/5 هم کلاس داریم..... 

 

بعد از کلاس با حامد رفتیم تو این خیابونا یه گشتی زدیم و ذرتی خوردیم و..... 

باز هم از امشب باید دنبال کامل کردن پروژه باشیم 

 

وای که چقدر خوابم میاد......

نظرات 1 + ارسال نظر
شهرآشوب یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:50 ق.ظ

سلام حاجی
خسته نباشید
این چنذ تا پست رو که جا مونده بودم از اول تا اخرش خوندم
اون پست کتابخونی خیلی جالب بود
یه اشتهای عجیبی برای خوندن پیدا کردم ...
موفق باشی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد