رفتیم هتل تا وسایلمون رو مرتب کنیم وآماده بشیم واسه رفتن به حرم پیغمبر (ص)،هتل جوهره العاصمه در مدینه،اتاق 1228
با وحید و هاشم هم اتاقی شدیم
علی و هادی هم اتاق 1215 هستن
قرار بود غسل کنیم و بریم حرم ولی تقریبا بیهوش شدیم،صبح صبحانه رو خوردیم و لباس ها رو پوشیدیم به سمت حرم پیامبر (ص) راه افتادیم
روحانی کاروان توی حرم قسمت های مختلف رو توضیح می داد،با چند تا از بچه ها رفتیم تا وضو بگیریم ولی وقتی برگشتم گمشان کردم،داشتم دنبالشون می گشتم که با خودم گفتم برم یه سیم کارت عربی بگیرم و یه زنگ خونه بزنم
توی حرم در حال گشتن بودم که یه دفعه دیدم جلوی ضریح پیغمبر (ص) وایسادم،نمی دونم چطور بنویسم که چه حالی داشت ولی واقعا زیبا بود
از حرم اومدم بیرون که بچه ها رو دیدم،خارج از حرم رو به قبله وایساده بودن و زیارت می خوندن
صحنه ی زیبایی بود و حس قشنگی که قابل توصیف نیست و بغضی که گلوی آدم رو می فشرد و لرزه بر انداممان می انداخت
با هادی گشتی توی بازار زدیم و یه سیم کارت 15000 تومنی خریدم که 50 ریال عربستان شارژ داشت و برای صحبت از اونجا به ایران هر دقیقه حدود 3 ریال هزینه داشت
توی هتل جلسه کاروان بود
بعد از جلسه با خونه تماس گرفتم
اولین نماز جماعت رو توی حرم پیامبر (ص) به جماعت خوندیم،نماز ظهر بود،طولانی و خسته کننده،من که اصلا حال نکردم(البته بعدا قضیه فرق کرد)
اینجا با وجود زیبایی آدم احساس غریبی می کنه،واسه ناهار برگشتیم هتل،قرمه سبزی بود
و رفتیم اتاق برای خواب که بیهوش شدیم
پ.ن:
اِنَ اللهَ سمیعٌ بَصیر
وبلاگ خوبی داری ...
خوشحال میشم تبادل لینک کنیم
آخی
خوش به سعادتت
من سوریه و کربلا رو رفتم ولی هنوز قسمتم مکه و مدینه نشده
البته حقیقتش انقدر توی عراق از این عربها بد دیدم که از همشون حالم به هم می خوره و هروقت فکر می کنم اگه قسمت بشه و برم مدینه و مکه و با یه عده دیگه بدتر از عراقی ها مواجه بشم یخ می کنم
ولی خونه خدا و حرم پیامبر کششی داره که این سختی ها رو قابل تحمل می کنه
در هر حال زیارتت قبول باشه آقا
سلام
ممنون
واقعاً همین طوره
اونجا همه ی دنیا کنار میره و فقط همونجاست که هست..
سلام حاجی
فقط غبطه خوردم
ایشالا قسمت بشه!
دلمون خیلی هوایی شده!
سلام
ایشالا به زودی..
سلام. به این میگن یه سفر نامه جامع و کامل.
اون لحظه که ضریح حضرت رسول رو دیدید باید خیلی قشنگ بوده باشه!
سلام
من هنوز متحیر اون لحظه هستم..
ممنون..
سلام حاجی
ایشاا.. خدا قسمت کنه بری منچستر ونیز کالیفرنیا
من که غبطه نخوردم بر خلاف دوستان فوق
می دونی چرا؟
آخه اون کعبه ای که تو زیارتش کردی کعبه گله
بر طبق روایتهای ما کعبه اصلی کعبه دله
به نظر من اگه آدم دل یه انسانو شاد کنه بهتر از اینه که پولشو بریزه تو حلق اون عربهای... و بره کعبه گلی رو زیارت کنه
به هر حال مخلصیم
یه وقت به وب من سر نزنی ها
راستی اومدی تهران حتما خبرم کن عسل داداش
قربون اون چشای آهو برت برم عزیزم
سلام
ایشالا بری و ببینی که اینطوری که میگی نیست
اونجا همه ی دنیا رو می بینی که به دور معشوقشون می گردن..
سلام.
واقعاً خوش به سعادتتون.
با اجازه تون می خوام یه چیز برای داداش احسان بنویسم.
احسان جان درسته که اصل ،کعبه ی دله ولی برکتی که توی کعبه ی گلی هست، اون حس... اگه چیزی نبود هیچ وقت خدا حج واجب رو قرار نمی داد...
سلام
ممنون
احسان جان قابل توجه شما...
سلام آریانای عزیزم
خوبی؟
چقدر کار قشنگیه نوشتن این خاطرات.. هم برای خودت یه لذت دوباره ست و هم برای ما مثل یه تجربه می مونه.. ممنونم ازت عزیزم. بی صبرانه منتظر بقیه خاطراتت هستم....
شاد باشی..
سلام
ممنون،خدا رو شکر..
مرسی از لطفت
سلام.
آپم. خوشحال می شم تشریف بیارید...[گل]
سلام
ممنون
اومدم...
من ازاد اراک شرکت کردم
حاج اقا زیارت قبول باشد
درسال ۱۴۸۸ احتمالا شغل پردرامد حقوق است چون همه به یه وکیل احتیاج دارن جمعیت ایران احنمالا ۱50 میلیون است نیروگاه بوشهر راه نیافتاده تعطیل شده امیدوارم امام زمان ظهور کنه وگرنه همچنان این حکومت را خواهیم داشت
سلام
ممنون
ایشالا همیشه موفق باشی....