اولین روزای کار

هوالحق 

سلام 

بالاخره ما هم رفتیم سر کار 

روز قبل از شروع تصمیم گرفتم بیخیال شم 

ولی به خودم گفتم کاره دیگه 

روز اول یه کم گیج بودم 

ولی یواش یواش درست شد 

صبح ها ساعت حدود 6 از خونه می ریم بیرون و با سرویس می ریم کارخونه 

در ضمن با یکی از دوستام که هم خونه ای هم شدیم می ریم سر کار 

ما قسمت آزمایشگاه کار می کنیم 

همه ی ماشین هایی که تو قسمت های دیگه تعمیر می شن یا ساخته می شن رو میارن آزمایشگاه تا تست بشن و آماده ی تحویل به مشتری 

از همه جای ایران هم موتور و ژنراتور میارن واسه تعمیر یا ساخت 

از راه آهن گرفته تا کارخونه ی سیمان و فولاد گرفته تا انواع موتورای دیگه 

قسمت آزمایشگاه 5 تا مهندسیم و یه دانشجو و 2 نفر دیگه هم مسئول و سرپرست آزمایشگاه 

و یه مسئول ثبت 

همه ی کارایی رو که در طول روز انجام می دیم باید با ساعت و جزئیات ثبت کنیم و تحویل بدیم 

از رو همین گزارش کارا هم بهمون حقوق می دن 

از این خوشم میاد که کارش تکراری نیست و هر روز یه تجربه ی جدید بدست میارم 

جمعه ها هم از 9 صبح می ریم سر کار 

یه کم خسته شدم ولی واقعا ارزشش رو داره 

تجربه ی خیلی خوبیه 

موفق باشین 

یا حق!!

نظرات 4 + ارسال نظر
مینو سه‌شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 04:54 ب.ظ http://delneveshteha-m.blogfa.com

مبارکه...

دینا یکشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 05:54 ب.ظ http://www.dina.blogsky.com

سلام. به سلامتی.
همین تجربه ها بعدا کلی به دردتون میخوره! اما دیگه جمعه سر کار رفتن خیلی ستمه :)

خانوم زیگزاگ چهارشنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 08:22 ب.ظ http://Daily.30n.ir

پیشاپیش تولدت مبارک (:

مینو جمعه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:37 ق.ظ http://delneveshteha-m.blogfa.com

وقتی خورشید شمع های شب را فوت کرد آسمان آبی شد و با تمام وجود تولد امروز را تبریک گفت.
سلااااااااااااااااام.
تولدت مبارک.
انشاالله بهار بیست و پنجمین سال زندگیت رو به خوبی، با سلامتی و خوشبختی به بهار دیگه برسونی و فقط به تبع فصل ها مجبور به دیدن پاییز و زمستون باشی.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد