به نام خدا
GHm
سلام نه هر که چهره بر افروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
امروز داشتم خاطراتم رو تو وبلاگ هام بررسی می کردم
از سال 82 همون سال دانشگاه آزاد قبول شدم و رفتم مخابرات نجف آباد
یه ترم خوندم و مرخصی گرفتم دوباره خوندم و کنکور دادم
این دفعه برق صنعتی شاهرود قبول شدم بار و بندیل رو بستم و راهی شاهرود شدم
چهار سال سراسر خاطره زود گذشت
مث برق و باد
کلی دوست خوب پیدا کردم که با دنیا عوضشون نمی کنم
کلی دوست وبلاگی داشتم که دیگه نیستن راحیل،رفوزه و...
یادش بخیر
محمد حسین ، آریانا،بلاگ اسپات،پرشن بلاگ(حیف شد که از بین رفت.کلی خاطره بود)
و بلاگ اسکای
این مقاله ی کیهان رو بخونین
واقعا چی می نویسن
در موردش اگه خدا بخواد صحبت می کنم
بار ها گفته ام و بار دگر می گویم
که من دلشده ای ره نه به خود می پویم
یا حق!!