این روزهای ما

خیلی وقته این صفحه رو میخوام باز کنم و بنویسم ولی هر دفعه که می خوام این کارو بکنم حسش میره و نمیدونم چی باید بنویسم

بعضی وقتا که بر میگردم و گذشته رو مرور میکنم دچار دوگانگی میشم

از یه طرف نمیدونم اونی که قبلا بودم خوب بود یا اونی که الان هستم

از هیچکدومش ناراضی نیستم.راضی هم نیستم.


خیلی حریم ها برام شکسته و خیلی کارها رو انجام میدم و خیلی کار ها رو نه.میدونم که به کجا میخوام برسم و چطور آدمی بشم ولی محیطی که توش هستم به سختی اجازه تغییر رو بهم میده.

سعی کردم تغییراتی تو محیط ایجاد کنم ولی نشد.نتونستم.

هزار بار سعی میکنم عادات بدمو بذارم کنار.ولی مشکلم اینه که نمیدونم چی بده و چی خوب.

این موضوع هم تکراری شده برام و زمان طولانی صرفش کردم و یه جورایی فرسایشی شده برام.


پروژمو هم به یه جایی رسوندم ولی خسته شدم.نیاز به استراحت دارم.الانم کاری نمی کنم ولی فکرش بیشتر از خودش خستم میکنه

نظرات 5 + ارسال نظر
buxer پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 03:39 ب.ظ http://www.irbux4money.mihanblog.com

سلام دوست عزیز
اگه میخوای آمار بازدید وبلاگت زیاد بشه تو این سایت ثبت نام کن
روش کارش را هم کاملا توضیح داده.
http://www.persian111.com/?rid=572874461
...................................................................
ضمنا اگه دنبای یه راهی واسه کسب درآمد مناسب از سایت های کاملا ایرانی هستی یه سر به وبلاگ من بزن.
www.irbux4money.mihanblog.com

دختر نارنج و ترنج شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 05:23 ب.ظ http://toranjbanoo.com

سلام آریانای عزیز
خوبی؟ سال نو مبارک...... امیدوارم که سال های سال زندگی خوش و شادی رو بگذرونی و سال 91 برات یکی از بهترین سال های عمرت باشه.
امیدوارم زندگی روی خوشش رو به همه ی ما نشون بده.. به تو عزیز مخصوصا!. مواظب خودت باش...

آزاده از کلبه ی ویوارا یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 03:30 ب.ظ http://www.vivara.persianblog.ir

از خودم انتظارهای زیادی دارم..وقتی شب سرمو رو بالش میزارم اگه اون روز اون آزاده ای نبودم که انتظار دارم کلافه میشم و پر از احساس بد...وقتی تعداد این روزها زیادتر می شه کلافگی های منم بیشتر می شه....ماه های گذشته روزهای خط خطی و سختی داشتم
چند هفته ایه..تقریبا از اول سال جدید دچار یک انقلاب انتحاری شدم...برای خودم برنامه های کوتاه مدت میزارم (در مسیر رسیدن به اهداف بلند مدت) و اجراشون می کنم..برنامه هارو طوری تعبیه می کنم که قابل انجام باشه و این بهم حس رضایت خوبی میده...مثلا 14فروردین ناگهان تصمیم گرفتم شروع کنم به خوندن برای کنکور دکترای 25فروردین.می دونستم که وقت خیلی کمه اما خواستم این الزام رو به رشته ی ترجمه دربیارم تا به خودم ثابت کنم وقتی اراده کنم اجرا می کنم.خوندم .سرجلسه ی امتحان احساس خوبی داشتم از اینکه با توجه به وقت کمم نه همه ی سوال ها اما سوال های زیادی رو بلد بودم.
این روش رو امتحان کن..اگر جواب نداد بیا ویوارای منو آتش بزن
البته اگه دلت اومد

اسفندیار دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 08:26 ق.ظ http://sisavaran.blogfa.com

درود بزرگوار...

تارنمای زیبایی داری...

به من هم سر بزنی خوشحال میشم

تندرست و شاد باشید
[گل][گل][گل]

مهراوه سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 06:19 ب.ظ

خیلی وقته میام اینجا اما خبری از نوت جدید نیست

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد